در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلی کوپتر?
شهیدصیاد مدام به ساعتشان نگاه می کردند
علت را پرسیدم ، گفتند: وقت نماز است
و همان لحظه به خلبان اشاره کردند که همین جا فرود بیا تا نمازمان را اولوقت بخوانیم
خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست
اگر صلاح می دانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم?
شهید صیاد گفتند: هیچ اشکالی ندارد! ما باید همین جا نمازمان را بخوانیم?
خلبان اطاعت کرد و هلی کوپتر نشست
با آب قمقمه ای که داشتند وضو گرفتیم و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم…
… وقتی طلبه های شیراز ازآیتاللهبهاءالدینی درس اخلاق خواستند.
ایشان فرمودند: بروید از صیادشیرازی درس زندگی بگیرید
اگر صیاد شیرازی شدید ، هم دنیا را دارید و هم آخرت را…❤️
فَلَمَّا رَأَى أَيْدِيَهُمْ لاَ تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُواْ لاَ تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ (هود / آیه 70)
? ترجمه:
(اما) هنگامى كه دید دست آنها به آن نمىر سد (و از آن نمى خورند، كار) آنها را زشت شمرد; و در دل احساس ترس نمود. به او گفتند: «نترس! ما به سوى قوم لوط فرستاده شده ایم!»
نان و نمک کسی را خوردن ؛ ابراهيم علیه السلام مشاهده كرد كه ميهمانان تازه وارد (که همان فرشتگان خدا در شمایل انسان بودند) دست به سوى غذا دراز نمی کنند، اين كار براى او تازگی داشت و به همین دليل احساس بیگانگی نسبت به آنها کرد و باعث وحشت او شد. اين موضوع از يك رسم و عادت ديرينه سرچشمه مى گرفت که اگر كسى از غذاى ديگرى تناول كند و به اصطلاح نان و نمك او را بخورد، قصد سوئى درباره او نخواهد كرد. از این جهت ابراهیم به مهمانانش بدگمان شد. در این حال فرشتگان الهی که موضوع را دریافتند، ابراهیم را از اشتباه در آوردند و به او گفتند که فرشته هستیم که مأمور به عذاب قوم ستمگر لوط شده ایم و ابراهیم می دانست که فرشته غذا نمی خورد. پس ترس او فرو ریخت .
فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ (بقره / آیه 200)
? ترجمه:
و هنگامی که مناسکِ (حج)ِ خود را انجام دادید، خدا را یاد کنید، همانند یادآوری از پدرانتان (آنگونه که رسم آن زمان بود) بلکه از آن هم بیشتر! (در این مراسم ، مردم دو گروهند:) بعضی از مردم میگویند: «خداوندا! به ما در دنیا، (*نیکی*) عطا کن!» ولی در آخرت،
حج ، رمز وحدت مسلمانان؛ در حديثى از امام باقر (عليه السلام ) مى خوانيم كه در ايام جاهليت هنگامى كه از مراسم حج فارغ مى شدند در آنجا اجتماع مى كردند و افتخارات نياكان خود را بر مى شمردند. در چنین شرایطی آیه مورد بحث امروز نازل شد و به آنها دستور داد كه به جاى اين كار ذكر خدا گويند و از نعمتهاى بى دريغ خداوند و مواهب او ياد كنند. نه تنها با همان شور و سوز مخصوصى كه در افتخار و مباهات به پدران خود در جاهليت داشتند نعمت های الهى را ياد كنند، بلكه بيشتر و برتر. در واقع عرب جاهلی با این کار، پایان حج را موسمی برای تفرقه و اختلاف افکنی قرار داده بود. حال اینکه اسلام می خواهد حج عاملی برای وحدت مسلمانان باشد و این امر با توجه به خداوند (به جای مباهات به نیاکان) اتفاق می افتد. چرا که عظمت و بزرگى در پرتو ارتباط با خدا است نه مباهات به ارتباط موهوم به نياكان. منظور از اين تعبير اين نيست كه هم نياكان را ذكر كنيد و هم خدا را. بلكه اشاره اى است به اين واقعيت كه اگر آنها به خاطر پاره اى از نیکی ها لايق يادآورى هستند پس چرا به سراغ خدا نمى رويد كه تمام عالم هستى و تمام نعمتهاى جهان از ناحيه اوست منبع جميع كمالات و صاحب صفات جلال و جمال و ولى نعمت همگان است.
فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ (بقره / آیه 200)
? ترجمه:
و هنگامی که مناسکِ (حج)ِ خود را انجام دادید، خدا را یاد کنید، همانند یادآوری از پدرانتان (آنگونه که رسم آن زمان بود) بلکه از آن هم بیشتر! (در این مراسم ، مردم دو گروهند:) بعضی از مردم میگویند: «خداوندا! به ما در دنیا، (*نیکی*) عطا کن!» ولی در آخرت، بهرهای ندارند.
حج ، رمز وحدت مسلمانان؛در حديثى از امام باقر (عليه السلام ) مى خوانيم كه در ايام جاهليت هنگامى كه از مراسم حج فارغ مى شدند در آنجا اجتماع مى كردند و افتخارات نياكان خود را بر مى شمردند. در چنین شرایطی آیه مورد بحث امروز نازل شد و به آنها دستور داد كه به جاى اين كار ذكر خدا گويند و از نعمتهاى بى دريغ خداوند و مواهب او ياد كنند. نه تنها با همان شور و سوز مخصوصى كه در افتخار و مباهات به پدران خود در جاهليت داشتند نعمت های الهى را ياد كنند، بلكه بيشتر و برتر. در واقع عرب جاهلی با این کار، پایان حج را موسمی برای تفرقه و اختلاف افکنی قرار داده بود. حال اینکه اسلام می خواهد حج عاملی برای وحدت مسلمانان باشد و این امر با توجه به خداوند (به جای مباهات به نیاکان) اتفاق می افتد. چرا که عظمت و بزرگى در پرتو ارتباط با خدا است نه مباهات به ارتباط موهوم به نياكان. منظور از اين تعبير اين نيست كه هم نياكان را ذكر كنيد و هم خدا را. بلكه اشاره اى است به اين واقعيت كه اگر آنها به خاطر پاره اى از نیکی ها لايق يادآورى هستند پس چرا به سراغ خدا نمى رويد كه تمام عالم هستى و تمام نعمتهاى جهان از ناحيه اوست منبع جميع كمالات و صاحب صفات جلال و جمال و ولى نعمت همگان است.
و َلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى (ضحی / آیه 5)
? ترجمه:
و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد تا خرسند گردى
? امیدبخش ترین آیه قرآن؛ خداوند در این آیه نوید و بشارتی به پیامبر می دهد. ايـن بـالاتـرين اكرام و احترام پروردگار نسبت به بنده خاصش محمد (صلى الله عليه و آله و سـلم ) اسـت كه مى فرمايد: آنقدر به تو مى بخشيم كه راضى شوى ، در دنيا بر دشـمـنـان پـيـروز خـواهـى شـد و آئيـن تـو جهان گير خواهد گشـت ، و در آخرت نيز مشمول بزرگترين مواهب خواهى بود. هرچند که پيغمبر اكرم به عنوان رهبر عالم بـشريت خشنوديش تنها در نجات خويش نيست ، بلكه آن زمان راضى و خشنود مى شود كه شفاعتش درباره امتش نيز پذيرفته شـود، بـه همين دليل در روایت از امام محمد باقر علیه السلام آمـده اسـت كـه ايـن آيـه اميدبخشتريـن آيـت قرآن مجيد و دليل بر پذيرش شفاعت آن حضرت است .