عید سعید قربان مبارک?
وَ جَعَلُواْ لِلّهِ مِمِّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَ الأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُواْ هَذَا لِلّهِ بِزَعْمِهِمْ وَ هَذَا لِشُرَكَآئِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَآئِهِمْ فَلاَ يَصِلُ إِلَى اللّهِ وَ مَا كَانَ لِلّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَى شُرَكَآئِهِمْ سَاء مَا يَحْكُمُونَ (انعام / آیه 136)
? ترجمه :
آنها ( مشركان) سهمى از آنچه خداوند از زراعت و چهارپایان آفریده، براى او قرار دادند; (و سهمى براى بتها!) و بگمان خود گفتند: «این مال خداست! و این هم مال شركاى ما ( یعنى بتها) است!» آنچه مال شركاى آنها بود، به خدا نمى رسید; ولى آنچه مال خدا بود، به شركایشان مى رسید! (آرى، اگر سهم بتها با كمبودى مواجه مى شد، مال خدا را به بتها مى دادند; اما عكس آن را مجاز نمى دانستند!) چه بد حكم مى كنند (كه علاوه بر شرك، حتى خدا را كمتر از بتها مى دانن
? شرک در قربانی، حکمی زننده از سوی مشرکان؛ آنچه که در قرآن مشخص است، قربانی کردن برای خدا از زمان فرزندان حضرت آدم علیه السلام رواج داشته است و البته ممکن بود که خدا آن را بپذیرد یا نپذیرد. آنچه از مهمترین شروط پذیرش قربانی است، نیت خالص قربانی کردن برای خدا است. یعنی صرفا آن برای خداوند قربانی کند. اثرات مهمی هم برای قربانی کردن ذکر شده است که با علم تجربی قابل درک نیست و جزو مسائل ماوراء الطبیعه محسوب می شود. حال اگر کسی هنگام قربانی، خوشامد افراد را در نظر بگیرد یا به فکر سود اقتصادی حاصل از استفاده خود از عواید آن باشد، مصداق همین ناخالص بودن نیت است. مشرکان مکه هم در نوع خود شرک در قربانی داشتند. آن ها بخشی از قربانی را برای خدا در نظر می گرفتند و بخشی از آن را برای بت ها. جالب است اگر آن بخش که مربوط به بت ها از بین می رفت با این استلال که خدا به قربانی نیازی ندارد، سهم بت ها را از سهم خداوند جایگزین می کردند! خداوند در این آیه این نحوه قربانی کردن آن ها را زشت می شمرد.
در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلی کوپتر?
شهیدصیاد مدام به ساعتشان نگاه می کردند
علت را پرسیدم ، گفتند: وقت نماز است
و همان لحظه به خلبان اشاره کردند که همین جا فرود بیا تا نمازمان را اولوقت بخوانیم
خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست
اگر صلاح می دانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم?
شهید صیاد گفتند: هیچ اشکالی ندارد! ما باید همین جا نمازمان را بخوانیم?
خلبان اطاعت کرد و هلی کوپتر نشست
با آب قمقمه ای که داشتند وضو گرفتیم و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم…
… وقتی طلبه های شیراز ازآیتاللهبهاءالدینی درس اخلاق خواستند.
ایشان فرمودند: بروید از صیادشیرازی درس زندگی بگیرید
اگر صیاد شیرازی شدید ، هم دنیا را دارید و هم آخرت را…❤️
فَلَمَّا رَأَى أَيْدِيَهُمْ لاَ تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُواْ لاَ تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ (هود / آیه 70)
? ترجمه:
(اما) هنگامى كه دید دست آنها به آن نمىر سد (و از آن نمى خورند، كار) آنها را زشت شمرد; و در دل احساس ترس نمود. به او گفتند: «نترس! ما به سوى قوم لوط فرستاده شده ایم!»
نان و نمک کسی را خوردن ؛ ابراهيم علیه السلام مشاهده كرد كه ميهمانان تازه وارد (که همان فرشتگان خدا در شمایل انسان بودند) دست به سوى غذا دراز نمی کنند، اين كار براى او تازگی داشت و به همین دليل احساس بیگانگی نسبت به آنها کرد و باعث وحشت او شد. اين موضوع از يك رسم و عادت ديرينه سرچشمه مى گرفت که اگر كسى از غذاى ديگرى تناول كند و به اصطلاح نان و نمك او را بخورد، قصد سوئى درباره او نخواهد كرد. از این جهت ابراهیم به مهمانانش بدگمان شد. در این حال فرشتگان الهی که موضوع را دریافتند، ابراهیم را از اشتباه در آوردند و به او گفتند که فرشته هستیم که مأمور به عذاب قوم ستمگر لوط شده ایم و ابراهیم می دانست که فرشته غذا نمی خورد. پس ترس او فرو ریخت .
فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ (بقره / آیه 200)
? ترجمه:
و هنگامی که مناسکِ (حج)ِ خود را انجام دادید، خدا را یاد کنید، همانند یادآوری از پدرانتان (آنگونه که رسم آن زمان بود) بلکه از آن هم بیشتر! (در این مراسم ، مردم دو گروهند:) بعضی از مردم میگویند: «خداوندا! به ما در دنیا، (*نیکی*) عطا کن!» ولی در آخرت،
حج ، رمز وحدت مسلمانان؛ در حديثى از امام باقر (عليه السلام ) مى خوانيم كه در ايام جاهليت هنگامى كه از مراسم حج فارغ مى شدند در آنجا اجتماع مى كردند و افتخارات نياكان خود را بر مى شمردند. در چنین شرایطی آیه مورد بحث امروز نازل شد و به آنها دستور داد كه به جاى اين كار ذكر خدا گويند و از نعمتهاى بى دريغ خداوند و مواهب او ياد كنند. نه تنها با همان شور و سوز مخصوصى كه در افتخار و مباهات به پدران خود در جاهليت داشتند نعمت های الهى را ياد كنند، بلكه بيشتر و برتر. در واقع عرب جاهلی با این کار، پایان حج را موسمی برای تفرقه و اختلاف افکنی قرار داده بود. حال اینکه اسلام می خواهد حج عاملی برای وحدت مسلمانان باشد و این امر با توجه به خداوند (به جای مباهات به نیاکان) اتفاق می افتد. چرا که عظمت و بزرگى در پرتو ارتباط با خدا است نه مباهات به ارتباط موهوم به نياكان. منظور از اين تعبير اين نيست كه هم نياكان را ذكر كنيد و هم خدا را. بلكه اشاره اى است به اين واقعيت كه اگر آنها به خاطر پاره اى از نیکی ها لايق يادآورى هستند پس چرا به سراغ خدا نمى رويد كه تمام عالم هستى و تمام نعمتهاى جهان از ناحيه اوست منبع جميع كمالات و صاحب صفات جلال و جمال و ولى نعمت همگان است.
فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ (بقره / آیه 200)
? ترجمه:
و هنگامی که مناسکِ (حج)ِ خود را انجام دادید، خدا را یاد کنید، همانند یادآوری از پدرانتان (آنگونه که رسم آن زمان بود) بلکه از آن هم بیشتر! (در این مراسم ، مردم دو گروهند:) بعضی از مردم میگویند: «خداوندا! به ما در دنیا، (*نیکی*) عطا کن!» ولی در آخرت، بهرهای ندارند.
حج ، رمز وحدت مسلمانان؛در حديثى از امام باقر (عليه السلام ) مى خوانيم كه در ايام جاهليت هنگامى كه از مراسم حج فارغ مى شدند در آنجا اجتماع مى كردند و افتخارات نياكان خود را بر مى شمردند. در چنین شرایطی آیه مورد بحث امروز نازل شد و به آنها دستور داد كه به جاى اين كار ذكر خدا گويند و از نعمتهاى بى دريغ خداوند و مواهب او ياد كنند. نه تنها با همان شور و سوز مخصوصى كه در افتخار و مباهات به پدران خود در جاهليت داشتند نعمت های الهى را ياد كنند، بلكه بيشتر و برتر. در واقع عرب جاهلی با این کار، پایان حج را موسمی برای تفرقه و اختلاف افکنی قرار داده بود. حال اینکه اسلام می خواهد حج عاملی برای وحدت مسلمانان باشد و این امر با توجه به خداوند (به جای مباهات به نیاکان) اتفاق می افتد. چرا که عظمت و بزرگى در پرتو ارتباط با خدا است نه مباهات به ارتباط موهوم به نياكان. منظور از اين تعبير اين نيست كه هم نياكان را ذكر كنيد و هم خدا را. بلكه اشاره اى است به اين واقعيت كه اگر آنها به خاطر پاره اى از نیکی ها لايق يادآورى هستند پس چرا به سراغ خدا نمى رويد كه تمام عالم هستى و تمام نعمتهاى جهان از ناحيه اوست منبع جميع كمالات و صاحب صفات جلال و جمال و ولى نعمت همگان است.