پیرمردی بود که هرگز خودکار به دست نمیگرفت و همیشه با مداد مینوشت. روزی نوهاش پرسید:
چرا تا این اندازه، مداد را دوست دارید؟پدربزرگ گفت: سه ویژگی در مداد هست که در خودکار نیست.
1⃣ مداد این فرصت را میدهد که اگر اشتباه نوشتی و به اشتباه خود پی بردی، زود با پاککن آن را پاک کنی.
🔸خدا هم به انسان فرصت میدهد که اگر اشتباهی کرد، سریع توبه کند تا گناهش پاک شود.
2⃣ در زیبا نوشتن مداد، هرگز نوع و رنگ و زیبایی چوب نقشی ندارد و مهم مغزی است که درون مداد است.
🔸برای خدا هم، زیبایی و رنگ و نوع پوست انسان مهم نیست، زیبایی درون انسان مهم است.
3⃣ یک خودکار، شاید جوهر داخل لولهاش خشک شود و تو را گول بزند و در زمان نیازت ننویسد. ولی مداد، مغزش خشک نمیشود و هرگز تو را فریب نمیدهد و تو را در روزهای سخت، تنها نمیگذارد.
🔸اگر با خدا روراست باشی، خدا نیز با تو روراست است و هرگز در سختیها و مشکلات تو را تنها نمیگذارد.
♻️بهـلول هــارون را در حــمام دید و
گفت: به من یک دینار بدهڪاری
طلب خود را مــےخــواهــم.
هــارون گفت: اجازه بده از حمــــام
خارج شوم منڪه اینجا عـریانم
و چــیزی ندارم بدهم بهلول گفت:
در روزقیامت هم اینچنین عریان
و بیچیز خــواهــــے بود!!
👌پس طلبدنیا را تا زندهای بده ڪه حمـام آخـرت گـرم اســت و دستـتخــالـی
🧂 نمکدان را که پر میکنی
توجهی به ریختن نمکها نداری …
اما زعفران را که میسابی
به دانه دانه اش توجه میکنی…
حال آنکه بدون نمک،
هیچ غذایی خوشمزه نیست
ولی بدون زعفران ماهها و سالها
میتوان آشپزی کرد و غذا خورد …
مراقب نمکهای زندگیمان باشیم
ساده و بی ریا و همیشه دم دست
که اگر نباشند وای بر سفره زندگی
هر صبح
پلکهایت فصل جدیدی از زندگی را ورق میزند!
سطر اول همیشه این است:
خدا همیشه با ماست…
پس بخوانش با لبخند!