? آیه روز:
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ و َأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ و َإِيَّايَ فَارْهَبُونِ (بقره / آیه 40)
? ترجمه:
اي فرزندان اسرائيل نعمتهائي را كه به شما ارزاني داشتم به خاطر بياوريد، و به پيماني كه با من بسته ايد وفا كنيد، تا من نيز به پيمان شما وفا كنم، (و در راه انجام وظيفه و عمل به پيمانها) تنها از من بترسيد.
وفا کنید تا وفا کنم؛ آیه شامل سه دستور (يادآورى نعمتهاى بزرگ خدا، وفاى به عهد پروردگار، و ترس از نافرمانى او) است که اساس تمام برنامه هاى الهى را تشكيل مى دهد. آیه پس از یادآوری نعمت ها، از آنجایی كه اين نعمتها بى قيد و شرط نيست و در كنار آن خدا عهد و پيمانى گرفته، انسان را متوجه تكاليف و مسئوليتهايش مى كند و تذکر می دهد. در واقع این آیه عملی شدن وعده حمایت الهی از مومن را مشروط به وفای انسان به تعهداتی که با خدا دارد، می کند.
? آیه روز :
وَ جَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ (ق / آیه 19)
? ترجمه :
و سرانجام سكرات مرگ به حق فرا ميرسد (و به انسان گفته ميشود) اين همان چيزي است كه از آن ميگريختي!
مستی مرگ ؛ (سكره مرگ ) حالتى است شبيه به (مستى ) كه بر اثر فرا رسيدن مقدمات مرگ، به صورت هیجان فوق العاده ای به انسان دست مى دهد، و گاه بر عقل او چيره مى گردد، و او را در اضطراب و نا آرامى شديدى فرو مى برد. چگونه چنین نباشد در حالى كه مرگ يك مرحله انتقالى مهم است كه بايد انسان در آن لحظـه تمام پیوندهاى خود را با جهانى كه ساليان دراز با آن خو گرفته بود قطع کند، و در عالمی گام بگذارد كه براى او كاملا تازه و اسرارآميز است ، به خصوص اینکه در لحظه مرگ انسان درك و ديد تازه اى پيدا مى كند، بى ثباتى اين جهان را با چشم خود مى بيند، و حوادث بعد از مرگ را كم و بيش مشاهده مى كند. اينجا است كه وحشتى عظيم سر تا پاى او را فرا مى گيرد و حالتى شبيه مستى به او دست مى دهد. بدون شک چنین توصیف دقیقی از حالات مرگ فقط باید از خداوند خالق مرگ برآید و البته تذکری مهم است برای همه انسان ها نسبت به مرحله ای که باید آن را بگذرانند. ضمن اینکه اعمال دعاهای خاصی برای آسان شدن این مرحله بر انسان وجود دارد، که این تذکر می تواند انسان را به سوی آموختن و به کارگیری آن ها سوق دهد.
? آیه روز:
إِنَّا أَنْذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ و َيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَابًا (نبأ / آیه 40)
? ترجمه:
و ما شما را از عذاب نزديكي بيم مي دهيم، اين عذاب در روزي خواهد بود كه انسان آنچه را از قبل با دستهاي خود فرستاده مي بيند، و كافر مي گويد: «اي كاش خاك بودم!»
آرزوی خاک بودن؛ در قیامت کفار بعد از اینکه اعمال خود را حاضر می بینند، آنچنان در اندوه و حسرت فرو می روند که می گویند ای کاش خاک بودیم! ای کاش هرگز از مرحله خاک بودن در آغاز آفرینش فراتر نمی رفتیم. ای کاش بعد از آنکه انسان شدیم و مردیم و خاک شدیم، رستاخیزی نمی بود و دوباره زنده نمی شدیم و … کار انسان اشرف مخلوقات بر اثر کفر و گناه به جایی می رسد که آرزو می کند در صف موجودی پست و بی روح مانند خاک قرار بگیرد.
تقویم طبیعت؛ یكى از امتيازات قوانين اسلام اين است كه دستورات آن بر طبق مقياسهاى طبيعى قرار داده شده است زيرا مقياسهاى طبيعى وسيله اى است كه در اختيار همگان قرار دارد و گذشت زمان اثرى بر آن نمى گذارد. ماه نیز یک تقویم طبیعی است که در هر نقطه اى از جهان مى توانند از اين تقويم طبيعى استفاده كنند. بدیهی است که زندگی اجتماعی بدون تقویم ممکن نیست، به همین دلیل خدا این تقویم طبیعی را در اختیار بشر قرار داده است.
? آیه روز :
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَ لَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَ أْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَ اتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (بقره / آیه 189)
? ترجمه :
در باره «هلالهای ماه» از تو سؤال میکنند؛ بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظامِ زندگیِ) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است». و (آن چنان که در جاهلیّت مرسوم بود که به هنگام حج، که جامه احرام میپوشیدند، از درِ خانه وارد نمیشدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد میشدند، نکنید!) کارِ نیک، آن نیست که از پشتِ خانهها وارد شوید؛ بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید! و از درِ خانهها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید!
? آیه روز :
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (تحریم / آیه 9)
? ترجمه :
اي پيامبر! با كفار و منافقين پيكار كن و بر آنها سخت بگير، جايگاهشان جهنم است و بد جايگاهي است.
دستور به سخت گیری و جهاد با کافر و منافق ؛ در این آیه خداوند ضمن تأکید بر جهنمی بودن کافران و منافقان، دستور به سخت گرفتن و جهاد با آن ها را صادر می فرماید. اين جهاد در مورد كفار ممكن است به صورت مسلحانه يا غير مسلحانه بوده باشد ، ولى در مورد منافقان بدون شك جهاد مسلحانه نيست ، زيرا در هيچ تاريخى نقل نشده كه پيامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) با منافقان پيكار مسلحانه كرده باشد. بنابراين مراد از جهاد با آنها همان توبيخ و سرزنش و تهديد و انذار و رسوا ساختن آنها ، و يا در بعضى از موارد جلب محبت آنها است، چه اينكه جهاد معنى وسيع و گسترده اى دارد ، و هرگونه تلاش و كوشش را شامل مى شود ، تعبير به “و اغلظ عليهم” ( بر آنها سخت بگير و خشونت كن ) نيز اشاره به خشونت در سخن و افشاگرى و تهديد و مانند آن است . اين وضع خاص در مقابل منافقان ، با اينكه آنها خطرناكترين دشمن اسلام بودند ، به خاطر اين بود كه آنها ظاهرا دم از اسلام مى زدند، لذا ممكن نبود همچون يك كافر با آنها رفتار كرد.