? آیه روز:
تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ (مسد / آیه 1)
? ترجمه:
بريده باد هر دو دست ابولهب (و مرگ بر او باد).
در رد آقازادگی ؛ خوب که دقت کنیم مشخص می شود که روش قرآن این نیست که معمولا افرادی را نام ببرد تا از آن ها تعریف و یا انتقاد کند. بیشتر خداوند صحبت از رفتارها و روش ها می کند. برای همین در قرآن “الذین ” زیاد می آید. “کسانی که چنین می کنند یا چنان می کنند". اسامی زیاد موضوعیت ندارد. حتی قرآن اسم نمرود به این مشخصی و معروفی را نمی آورد و بدون نام بردن از آن سخن می گوید. اما استثناء هایی هم وجود دارد. مثلا ابولهب عموی پیامبر . قرآن از او اسم می آورد. چون قرار است بدین وسیله حقیقت مهمی را منتقل کند. اینکه نسب اهمیتی ندارد. نسب کسی را عزیز نمی کند و نجات نمی دهد. چون ابولهب هم مانند پیامبر از بهترین انساب قریش بود. پدر بزرگوارش عبدالمطلب بزرگ مکه و کلیددار کعبه بود. برای همه محترم بود. خدا نام او را می آورد تا همه حساب کار خود را بکنند. نسب، قبیله خانواده، پدر و برادر دلیل بر بزرگی و کوچکی و یا شقاوت و سعادت نیست. از بنی هاشم قریش هم که باشی و بد عمل کنی نزد خدا و خلق احترامی نداری و جایت در جهنم است!
ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ (تین / آیه 5)
? ترجمه:
سپس او را به پائينترين مرحله باز گردانديم.
پست تر از پست؛ اسفل السافلین یعنی پست ترین جایگاه ها. ما در زندگی رفتارهای زیادی را از برخی افراد می بینیم که باعث می شود آن فرد در نظر ما پست و حقیر جلوه کند. مى گویند هميشه در كنار كوه هاى بلند دره هاى بسيار عميق وجود دارد، و در برابر آن قـوس صـعـودى تـكـامـل انسان ، که او را اشرف مخلوقات می کند و به اوج می برد، قوس نزولى وحشتناكى ديده مى شود، چرا چنين نباشد در حالى كه مـوجودى است مملو از استعدادهاى سرشار كه اگر در طريق صلاح از آن استفاده كـنـد بر بالاترين قله افتخار قرار مى گيرد، و اگر اين همه هوش و استعداد را در طريق فـساد بـه كار اندازد بزرگتريـن مـفـسـده را مى آفريند و طبيعـى اسـت كـه بـه اسفل السافلين كشيده شود. خداوند تذکر می دهد که همان انسانی که در اوج می تواند قرار گیرد، به صرف رفتار، اشتباه راهی تا اسفل السافلین ندارد.
وَ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ * فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (شعراء / آیات 5 و 6)
? ترجمه:
و هر ذكر تازه اي از سوي خداوند رحمان براي آنها بيايد از آن اعراض ميكنند. * آنها تكذيب كردند، اما به زودي اخبار آنچه را به استهزاء ميگرفتند به آنان ميرسد (و از مجازاتش با خبر خواهند شد).
از رویگردانی تا مسخره کردن؛ همانطور که در حدیث داریم، احوال معنوی انسان هرگز ثابت نیست. دائم در حال تغییر است یا به سوی خدا پیش می رود و یا از خدا دور می شود. در این آیات خداوند سخن از کافران می گوید. سخنی که این مسئله را تأیید می کند. اینکه آن ها در برابر دعوت به سوی خدا، ابتدا رویگردان می شوند. یعنی بی محلی می کنند. اما این آغاز کار است پس از مدتی همانطور که آیه می فرماید روی به تکذیب می آورند و بر علیه دین تبلیغ می کنند و آن قدر در این باطل خود پیشرفت می کنند که لب به مسخره کردن می گشایند. خداوند هم در این آیه آن ها را تهدید می کند به كيفرهاى سختى كه در اين جهان و جهان ديگر دامنگير آنها مى شود. این نکته بسیار جالب است و در اطراف خودمان هم زیاد دیدیم افرادی که زمانی متدین بودند، بعد به دین بی توجه شدند و الان در موضع مسخره کنندگان دینداران هستند. خداوند عاقبت همه ما را به خیر کند!
? آیه روز:
جَزَاءً وِفَاقًا ( نبأ / آیه 26)
? ترجمه:
اين مجازاتي است موافق و مناسب (اعمال آنها).
تناسب مجازات با عمل؛ در این قسمت از آیات سوره نبا خداوند پس از یاد کردن از نوشیدنی های نفرت انگیز جهنمیان، جمله کوتاهی می فرماید که: اين مجازاتى است موافق و مناسب اعمال آنها! چـرا چـنـيـن نباشد؟ در حالى كه آنها در اين دنيا قلبهاى مظلومان را سوزاندند، روح و جان آنـهـا را به آتش كشيدند و با ظلم و ستم و طغيان خود بر كسى رحم نكردند، سزاوار است كه در آنجا كيفرشان چنان باشد، و نوشابه هايشان چنين ! اصولا از آيات قرآن اسـتفاده مى شود كه حداقل بسـيارى از كيفـرهـاى قيامـت تجسمـى اسـت از اعمال دنياى انسانها. این یعنی حداکثر تناسب مجازات با عمل و از این عادلانه تر نمی شود.
آیه روز:
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَ لاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا (اسراء / آیه 82)
? ترجمه :
و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مىكنیم; و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمىافزاید.
قرآن نسخه شفا ؛ این آیه از معروفترین آیات قرآن درباره خود قرآن است. آیه، قرآن را شفا و رحمت معرفی می کند. مى دانيم شفا معمولا در مقابل بيماريها و عيبها و نقصها است ، بنابر اين نخستين كارى كه قرآن در وجود انسان ها مي كند همان پاكسازى از انواع بيماريهاى فكرى و اخلاقى فرد و جامعه است . پس از آن مرحله رحمت فرا مي رسد كه مرحله تخلق به اخلاق الهى ، و جوانه زدن شكوفه هاى فضائل انسانى در وجود افرادى است كه تحت تربيت قرآن قرار گرفته اند. این نکته مهمی است که قرآن برای ظالمان قابل استفاده نیست. قرآن کتاب هدایت است اما ظالمان هرچه بیشتر در قرآن کنکاش کنند گمراه تر می گردند! این در واقع از جنبه های اعجاز قرآن است. قرآن نسخه شفابخشى است براى بر طرف ساختن ضعفها و زبونيها و ترسهاى بى دليل . اختلافها و پراكندگيها. قرآن داروى شفا بخشی است . برای آنها كه از بيمارى عشق به دنيا، وابستگى به ماديات ، تسليم بى قيد و شرط در برابر شهوتها رنج مي برند.
✅ پیشنهاد : در مورد قرآن صحبت از شفای بیماری های روحی و اخلاقی شد که کاملا صحیح است. اما آیا قرآن در زمینه شفای بیماری های جسمی کارکردی ندارد؟ البته که دارد. هر چند امروزه این حرف ها را کمتر می خرند، اما واقعیت این است که در قرآن شفای بیماری های جسمی هم قرارداده شده است. چه اینکه سبک زندگی قرآنی که توسط قرآن آموزش داده می شود، اگر اجرا شود سلامت بدن حاصل می شود. ضمن اینکه قرآن در بازیابی سلامت بیماران هم می تواند نقش آفرینی کند. البته به طریقه معنوی. در این زمینه بزرگان و عارفان دستورالعمل هایی دارند که قابل مراجعه است. هر چند که در اینجا هم مانند شفای امراض اخلاقی، هرکسی بهره مند نخواهد شد. اعتقاد شرط است. وقتی ایمان و اعتقاد و تقوا باشد، از قرآن یک حمد شفا نیز برای بهبودی بیمار کفایت می کند. غرض اینکه امروز 15 رجب است و روز به جای آوردن اعمال ام داود، اعمالی که بخش عمده آن خواندن قرآن است. عرض بنده این است که فرصت مغتنم شمرده شود و اعمال به جای آورده شود تا انشاءالله به برکت شفای، آیه آیه قرآن شفا و سلامت در جامعه گسترانیده شود.