وَ الشُّعَرَاء يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ * أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ * وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ (شعراء / آیات 224 تا 226)
? ترجمه :
شاعران كسانى هستند كه گمراهان از آنان پیروى مى كنند.* آیا نمى بینى آنها در هر وادى سرگردانند؟* و سخنانى مى گویند كه (به آنها) عمل نمى كنند؟!
بازیچه دست شیطان ؛ شعر در زبان عرب به سخنی می گویند که زاییده خیال است، خواه منظوم باشد یا نباشد. در واقع هنر است. شاعران در زمان جاهلیت بسیار مهم بودند. آن ها به خواست صاحبان قدرت و ثروت شعر می خواندند و مال می ستاندند. با هنرشان کاسبی می کردند. زمانی که پیامبر قرآن آورد ، به او تهمت شاعری زدند. اما فکر نمی کردند که شاعر باید برای شعرش پول بگیرد، نه اینکه دشنام بشند و آزار ببیند. پیامبر که از قرآن خواندن چیزی جز رنج و زحمت عایدش نشده بود. همچنین به پیامبر تهمت زدند که شیطان بر او نازل شده و او را به گفتن این سخنان وا می دارد. اینجا بود که خداوند پاسخشان را داد. فرمود می خواهید بدانید شیطان بر چه کسانی نازل شده است؟ بر همان شاعران! کدام شاعران؟ قطعا همه شاعران و هنرمندان مد نظر خدا نیست. چون او سه ویژگی برای هنرمندان شیطان زده می فرماید: اول اینکه گمراهان به دنبال این افراد می افتند. دنبال کننده هایشان افراد بی هدف و ره گم کرده اند. کسانی فاقد ایده و هدف در زندگی. دوم اینکه این هنرمندان از هر دری سخنی می گویند! در هر زمینه ای ورود می کنند. محدوده ای برای خود قائل نیستند. سومین ویژگی این افراد این است آن ها از چیزهایی دم می زنند و سخن می گویند که خودشان هرگز اهل عمل به آن نیستند! آن ها فقط حرف می زنند! فقط حرف می زنند! حاضر نیستند اندکی حتی اندکی رنج عمل را به جان خود بخرند و پای حرف ها و ادعاهای سر به فلک کشیده شان بایستند و برایش هزینه بدهند! شیطان بر این ها نازل می شود. به افرادی با این ویژگی ها ! چقدر چنین ویژگی هایی برای ما آشنا است!
وَ جَاءَ رَبُّكَ و َالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا (فجر / آیه 22)
? ترجمه:
و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند.
تصویری از قیامت ؛ آیه درباره قیامت است. تـعبير بـه (پـروردگـار تو مى آيد) كنايه از فرا رسيدن فرمان خدا براى رسيدگى به حساب خلايق است . یا اينكه منظور ظهور آيات عظمت و نشانه هاى خداوند است . يا مـنـظـور از ظـهـور پـروردگار، ظهور معرفت او در آن روز است به گونه اى كه جاى انكار بـراى هيچكس باقى نمى ماند، گويى همه با چشم ، ذات بى مثالش را مشاهده مى كنند، و به هر حال مسلم است كه آمدن خداوند به معنى حقيقى كلمه كه لازمه آن جسم بودن و انتقال در مكان است، معنى ندارد چرا كه او از جسم و خواص جسم مبرا است. همچنین آیه اشاره دارد به اين است كه ملائكه در صفوف مختلفى وارد محشر مى شوند و گرداگرد اهل محشر را مى گيرند.
وَ آتَيْنَاهُمْ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (جاثیه / آیه 17)
? ترجمه:
و دلائل روشني از امر نبوت و شريعت در اختيار آنها قرار داديم، آنها اختلاف نكردند مگر بعد از علم و آگاهي، و اين اختلاف به خاطر ستم و برتري جوئي بود، اما پروردگارت روز قيامت در ميان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوري ميكند.
مایه انحراف یهود ؛ خداوند در این آیات سخن از نعمت های خود به بنی اسرائیل می گوید. در دو آیه شش موهبتی را که به آنان داده است، نام می برد. البته که با وجود اين مواهب بزرگ و دلائل بين و روشن جائى براى اختلاف و انحراف وجود نداشت ، ولى اين کفران کنندگان به زودى دست به اختلاف زدند، آن ها پرچم طغیان برافراشتند و هر گروهى به جان گروه ديگر افتاد، حتى عوامل وحدت و انسجام را وسیله اختلاف و تفرقه قـرار دادند، و به دنبال آن قدرتشان به ضعف گرائيد، ستاره عظمتشان افول كرد، حكومت آنها متلاشى شد و در دنيا دربدر شدند. آیه می فرماید این اختلاف بعد از آنكه علم و آگاهى به سراغشان آمد ، اتفاق افتاد و سرچشمه اين اختلاف همان حب رياست و برترى جوئى بود. این برتری جوئی به طور بسیار افراطی هنوز هم در یهودیان وجود دارد و منشأ فسادهای بسیاری است که در جای جای جهان مرتکب می شوند.
وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ (بقره / آیه 191)
? ترجمه:
و آنها را (بت پرستاني كه از هيچ گونه جنايتي ابا ندارند) هر كجا يافتيد، به قتل برسانيد! و از آنجا كه شما را بيرون ساختند (مكه)، آنها را بيرون كنيد و فتنه (و بت پرستي) از كشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نكنيد! مگر اينكه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پيكار كردند، آنها را به قتل برسانيد! چنين است جزاي كافران!
فتنه از قتل بدتر است؛ این آیه دستور خداوند به جنگ با فتنه گران است. چرا که در ادامه آیه خداوند می فرماید فتنه از قتل شدیدتر است. فتنه به معنى قرار دادن طلا در آتش ، براى ظاهر شدن ميزان خوبى آن از بدى است و در قرآن به معانی مختلفی به کار رفته است، از سوزاندن گرفته تا امتحان کردن. همچنین به معنای فریب، عذاب و حتی گمراهی نیز به کار رفته است. وجه مشترک تمامی این معانی در فشار و دشواری قرار گرفتن انسان است. در این آیه فتنه به معنای فساد یا مانع شدن مردم از هدایت است. وضعیتی که مشرکان در مکه به وجود آورده بودند. از جمله این فسادها تبعيد كردن مؤمنان از وطنشان كه اين امور گاه از كشتن هم دردناك تر است، يا سبب قتل و كشتارها در اجتماع مى شود. خداوند در این آیه تکر می دهد که فتنه های فساد انگیز در اجتماع از صرف کشتار گزنده تر و آسیب زا تر است و اصلا نباید از کنار آن ها به سادگی عبور کرد. چون كشتن تنها انسان را از زندگى دنيا محروم مى كند، ولى فتنه مايه محروميت از زندگى دنيا و آخرت است. البته دستورات دیگری هم در انتهای آیه در خصوص حفظ حرمت مسجدالحرام در جدال ها وجود دارد.
وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ (بقره / آیه 191)
? ترجمه:
و آنها را (بت پرستاني كه از هيچ گونه جنايتي ابا ندارند) هر كجا يافتيد، به قتل برسانيد! و از آنجا كه شما را بيرون ساختند (مكه)، آنها را بيرون كنيد و فتنه (و بت پرستي) از كشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نكنيد! مگر اينكه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پيكار كردند، آنها را به قتل برسانيد! چنين است جزاي كافران!
فتنه از قتل بدتر است؛ این آیه دستور خداوند به جنگ با فتنه گران است. چرا که در ادامه آیه خداوند می فرماید فتنه از قتل شدیدتر است. فتنه به معنى قرار دادن طلا در آتش ، براى ظاهر شدن ميزان خوبى آن از بدى است و در قرآن به معانی مختلفی به کار رفته است، از سوزاندن گرفته تا امتحان کردن. همچنین به معنای فریب، عذاب و حتی گمراهی نیز به کار رفته است. وجه مشترک تمامی این معانی در فشار و دشواری قرار گرفتن انسان است. در این آیه فتنه به معنای فساد یا مانع شدن مردم از هدایت است. وضعیتی که مشرکان در مکه به وجود آورده بودند. از جمله این فسادها تبعيد كردن مؤمنان از وطنشان كه اين امور گاه از كشتن هم دردناك تر است، يا سبب قتل و كشتارها در اجتماع مى شود. خداوند در این آیه تکر می دهد که فتنه های فساد انگیز در اجتماع از صرف کشتار گزنده تر و آسیب زا تر است و اصلا نباید از کنار آن ها به سادگی عبور کرد. چون كشتن تنها انسان را از زندگى دنيا محروم مى كند، ولى فتنه مايه محروميت از زندگى دنيا و آخرت است. البته دستورات دیگری هم در انتهای آیه در خصوص حفظ حرمت مسجدالحرام در جدال ها وجود دارد.