سردار دل ها
ای امیر لشکر، ای سردار دل ها! آغوش تو پناه طوفان من بود. چشمان من کنار عقیق پیشانی ات جان می گرفت و صدای بارانی ام کنار صدای خاک ریز آزادی بهاری می شد.
ای سردار لشکر عشق، ستاره ی زندگی ملت، بدون تو نوری ندارد، چون تو نور خاک مظلوم دمشق بودی. خاک مظلوم دمشق از غم فراق، سیاهی زندگی را به رُخ پروانه های آتشین می کشد. فرزندان مظلوم فلسطین بی تو دست هایشان سرد و قلبشان گرفته است. ای پدر ایران، ای روشنایی خانه ی امید، چشم ستارگان فلک از تو روشن است.
دلتنگم …!
دلم برای دیدنت کنار رهبر تنگ شده .دلم برای بوسیدن کودکان و دادن انگشترت به دیگران تنگ شده ،دلم عجیب برای تو تنگ شده?
?دو سال از رفتنت میگذرد اما قلب عاشقانت هنوز هم بر در کوچه انتظار نشسته است تا شاید یک بار دیگر، فقط و فقط یک بار دیگر تو با همان لبخند دلنشینت برگردی .