إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا و َعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ و َتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ و َتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ (عصر / آیه 3)
? ترجمه:
مگر كساني كه ايمان آورده، و اعمال صالح انجام داده اند و يكديگر را به حق سفارش كرده، و يكديگر را به شكيبائي و استقامت توصيه نمودند.
4ویژگی مهم؛ خداوند در این آیه تاکید می فرماید که انسانی که 4 ویژگی داشته باشد، از خسر به معنی زیان ناشی از نابودی سرمایه اش (عمر) نجات خواهد یافت. 2 ویژگی اول ایمان و عمل صالح است. از آنجا كـه ايمان و اعمال صالح هرگز تداوم نمى يابد مگر اينكه حركتى در اجتماع بـراى دعـوت بـه سـوى حـق و شناخت و معرفت آن از يكسو، و دعوت به استقامت و صبر در طريـق انجام اين دعوت از سوى دیگر صورت پذيرد، بـه دنبال ايـن دو اصل ، بـه دو اصـل ديـگـر اشـاره مـى فرمايد كه در حقيقت ضامن اجراى دو اصل اساسى ايمان و عمل صالح است: توصیه به حق و توصیه به صبر.
⬅️ تکمله: دو نکته مهم، اول اینکه صبر به معنی کنترل و مدیریت نفس در حوادث و اتفاقات عامل مهمی برای موفقیت است. اما اینجا صحبت از توصیه به صبر است. یعنی وظیفه ما این است که صبور باشیم و صبر را در جامعه و اطرافیان هم ایجاد کنیم تا آن ها هم بهره مند شوند. دوم اینکه، توصیه به حق خیلی مهم است. ولی حواسمان باشد از حقانیت چیزی که به آن توصیه می کنیم مطمئن باشیم. اگر شک داریم، بهتر است توصیه ای نداشته باشیم که خدای نکرده ناخواسته عامل انتشار باطل در جامعه نباشیم.
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ و َالْأَرْضِ و َكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا (فتح / آیه 4)
? ترجمه:
او كسي است كه سكينه و آرامش را در دلهاي مؤ منان نازل كرد تا ايماني بر ايمانشان افزوده شود، لشكر آسمانها و زمين از آن خدا است، و خداوند دانا و حكيم است.
سکینه الهی، ارمغانی در دل مومنان؛ زندگی روزهای سخت و دشوار و اتفاقات ناگوار بسیار دارد. چیزهایی که انسان را به خشم وا دارد یا اسیر بی صبری اش کند و خدای نکرده در بدترین حالت انسان را به ورطه ناشکری می ندازد. اما چیزی که انسان در این شرایط به آن نیاز دارد آرامش و سکینه الهی است. سكينه در اصل از ماده سكون به معنى آرامش و اطمينان خاطرى است كه هر گونه شك و ترديد و وحشت را از انسان می زداید و او را در طوفان حوادث ثابت قدم مى دارد. ايـن آرامـش ممكن اسـت جنبه عـقـيدتى داشته باشد، و تزلزل اعـتـقـاد را بر طرف سازد، يا جنبه عملى، به گونه اى كه ثبات قدم و مقاومت و شكيبائى به انسان بخشد. نکته جالبی که آیه مطرح می کند، این است که این آرامش از سوی خدا می آید. خدا آن را بر قلوب انسان های مومن نازل می کند. (ایمان شرط دریافت آن است) و نتیجه این آرامش هم ازدیاد ایمان فرد مومن، حتی در کوران حوادث و امتحانات دشوار است. انشاالله که ما هم لیاقت دریافت این آرامش را داشته باشیم.
وَ قَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَ قَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَإِ نْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَ إِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ (غافر / آیه 28)
? ترجمه:
مرد مومني از آل فرعون كه ايمان خود را پنهان ميداشت گفت، آيا ميخواهيد كسي را به قتل برسانيد بخاطر اينكه ميگويد پروردگار من الله است در حالي كه دلائل روشني از سوي پروردگارتان آورده، اگر دروغگو باشد دروغش دامن خود او را خواهد گرفت، و اگر راستگو باشد (لااقل) بعضي از عذابهائي را كه وعده ميدهد به شما خواهد رسيد، خداوند كسي را كه اسرافكار و بسيار دروغگو است هدايت نميكند.
دروغ عامل سقوط؛ در سوره غافر سخن از شخصیت مهمی می شود که نقش بسزایی در موفقیت رسالت موسی علیه السلام در برابر نظام استکباری فرعون داشت. ما او را به نام مومن آل فرعون می شناسیم، یکی از درباریان فرعون که به موسی ایمان آورد و درست زمانی که فرعون بر موسی خشم گرفت و خواست او را بکشد، با بیان استدلال هایی به مخالفت با او در دربار فرعونی پرداخت. استدلال این شخص در برابر فرعون همان چیزی است که آن را به دفع خطر محتمل می شناسیم و اصولا در برخورد با تعالیم انبیاء برای انسان های بی اعتقاد بسیار می تواند راهگشا باشد. اما نکته ای که در این آیه مد نظر ما است ، جمله آخر آیه است که خداوند انسان دروغگو را از دایره هدایت خود خارج می کند. این یعنی دروغ بسیار در رابطه میان انسان و خدا تأثیرگذار است و می تواند باعث سقوط معنوی انسان شود. متأسفانه دروغ امروزه در سطح جامعه بشری بسیار شایع است و ابزاری است که رسانه ها در اختیار سیاستمداران قرار می دهند. انسان گاهی از اینکه سیاستمداران کشورهای مختلف با قیافه های حق به جانب، چگونه در راستای منافع خود بر یک دروغ بزرگ همدستی و اجتماع می کنند، شگفت زده می شود! اما به هر حال هر کسی که رسانه های قوی تر و بیشتری داشته باشد، بیشتر می تواند از این ابزار شیطانی بهره مند شود. بله! در آخرالزمان امور به وسیله طناب هایی از دروغ و تهمت در جریان خواهد بود، بنابراین در دعای ندبه حضرت مهدی عجل الله فرجه را قطع کننده طناب های دروغ و تهمت می خوانیم.
وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ (تکویر / آیه 7)
? ترجمه:
و در آن هنگام كه هر كس با همسان خود قرين گردد.
روز به هم پیوستن همانندها؛ در تفسیر آیه مورد بحث امروز سخن بسیار است. آیه مربوط به توصیف عالم قیامت است: (و در آن هنگام كه هر كس با همسان خود قرين گردد). صالحان با صالحان ، و بدكاران با بدكاران ، اصحاب اليمين با اصحاب اليمين ، و اصحاب الشمال با اصحاب الشمال ، بر خلاف اين دنيا كه همه با هم آميخته اند، گاه همسایه مومن ، مشرک است ، و گاه همسر صالح ، ناصالح ولى در قيامت كه يوم الفصل و روز جداييها است اين صفوف كاملا از هم جدا مى شوند. احتمالات دیگری هم وجود دارد، از جمله اينكه : روزی که ارواح به بدنها بازمى گردند، يا نفوس بهشتى با حوريان و نفوس جهنمى با شياطين قرين مى شوند، يا اينكه هر انسانى با دوست و رفيقش قرين مى گردد، بعد از آنكه مرگ ميان آنها جدايى افكند، و يا هر انسانى با اعمالش قرين مى شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ هُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ عَنْهُم بِبَطْنِ مَكَّةَ مِن بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا (فتح / آیه 24)
? ترجمه:
او كسى است كه دست آنها را از شما، و دست شما را از آنان در دل مكه كوتاه كرد، بعد از آنكه شما را بر آنها پیروز ساخت; و خداوند به آنچه انجام مى دهید بیناست!
پیروزی بدون جنگ؛ چگونه است که بعضی اوقات تمام پیشبینی های تحلیل گران زبده سیاسی غلط در می آید؟ مثلا چه می شود که فلان ابر قدرت در جایی که عقل و درایت حکم می کند که باید جنگید، عقب می نشیند؟ مگر نه اینکه از نظر نظامی برتری دارد؟ پاسخ یکه کلمه است: خدا ! تدبیر تمام امور زندگی از جزئی ترین مسائل شخصی تا بزرگترین اتفاقات سیاسی به دست خدا است. در طول تاریخ هم چنین بوده است. به طور مثال آیه امروز، مربوط به موقعیتی مشابه است که از دشمن (مشرکان مکه) انتظار مقاومت نظامی می رفت. اما چنین اتفاقی نیفتاد. در این آیه خداوند عدم رخ دادن جنگ میان مسلمانان و کافران را در صلح حدیبیه به خود نسبت می دهد. در صلح حدیبیّه، خداوند از یک سو دست تجاوز مشرکان را قطع کرد و از سوی دیگر مؤمنان را از کشتن مشرکان بازداشت که این نیز به دو دلیل، در آن تاریخ نعمت بود: یکی حفظ قداست حرم و مکّه که نباید به دست مسلمانان هتک و ضایع شود و دیگری آتش بس ده ساله ای بود که در قرارداد صلح آمد، و در این مدّت جمع بسیاری به مسلمانان پیوستند (که در صورت جنگ در آن روز و کشته شدن اقوامشان به دست مسلمانان، ممکن بود از مسلمانان رویگردان شوند.) بنابراین از برکات این صلح بود که مسلمانان سال بعد با شکوه و هیبت هرچه تمام تر، مکّه را فتح کردند. اگر در حدیبیّه، جنگ و درگیری رخ می داد و نفراتی از مشرکان کشته شده بودند، راه صلح، آتش بس و راه عمره در سال های بعد و راه حفظ و قداست مکّه و شاید راه فتح مکّه در آینده بسته شده بود،به همین دلیل صلح حدیبیّه را فتح مبین و راه گشای نفوذ با عزّت اسلام و زمینه ساز رشد سریع اسلام دانسته اند. امروز هم همین است، با وجود شکست بد و دردناکی که دشمن خورده است، اما با توجه به #ترس و وحشتی که خداوند در دلشان انداخته است ( و در آیات مختلفی از قرآن به آن اشاره شده است) ، از درگیری نظامی روی گردان و فراری است. تا این پیروزی دلچسب و بی سابقه برای مومنان تثبیت شود.