نان و نمک کسی را خوردن
فَلَمَّا رَأَى أَيْدِيَهُمْ لاَ تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُواْ لاَ تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ (هود / آیه 70)
? ترجمه:
(اما) هنگامى كه دید دست آنها به آن نمىر سد (و از آن نمى خورند، كار) آنها را زشت شمرد; و در دل احساس ترس نمود. به او گفتند: «نترس! ما به سوى قوم لوط فرستاده شده ایم!»
نان و نمک کسی را خوردن ؛ ابراهيم علیه السلام مشاهده كرد كه ميهمانان تازه وارد (که همان فرشتگان خدا در شمایل انسان بودند) دست به سوى غذا دراز نمی کنند، اين كار براى او تازگی داشت و به همین دليل احساس بیگانگی نسبت به آنها کرد و باعث وحشت او شد. اين موضوع از يك رسم و عادت ديرينه سرچشمه مى گرفت که اگر كسى از غذاى ديگرى تناول كند و به اصطلاح نان و نمك او را بخورد، قصد سوئى درباره او نخواهد كرد. از این جهت ابراهیم به مهمانانش بدگمان شد. در این حال فرشتگان الهی که موضوع را دریافتند، ابراهیم را از اشتباه در آوردند و به او گفتند که فرشته هستیم که مأمور به عذاب قوم ستمگر لوط شده ایم و ابراهیم می دانست که فرشته غذا نمی خورد. پس ترس او فرو ریخت .