حرف زدن یکی از راحتترین کارهاست. دهن باز میشه و چند تا کلمه ازش خارج میشه! به این میگن حرف زدن. اما حرف حسابی زدن کار خیلی سختیه! چون باید فکر کرد بعد حرف زد. خیلیها همون قسمت اول رو گرفتن و با بقیهاش کار ندارن. یعنی اصلاً فکر نمیکنن و حرف میزنن. واسه همین حرفاشون همه بی سر و ته و بیارزشه. بعضیها هم فکر میکنن و باز حرفای باطل میزنن، چون ذهنشون باطله.
ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ
این حرفی است (غلط) که (بدون بررسی و تفکر) بر زبان آنها جاری میشود
(بخشی از آیه 30 توبه)
حرف زدن یکی از راحتترین کارهاست. دهن باز میشه و چند تا کلمه ازش خارج میشه! به این میگن حرف زدن. اما حرف حسابی زدن کار خیلی سختیه! چون باید فکر کرد بعد حرف زد. خیلیها همون قسمت اول رو گرفتن و با بقیهاش کار ندارن. یعنی اصلاً فکر نمیکنن و حرف میزنن. واسه همین حرفاشون همه بی سر و ته و بیارزشه. بعضیها هم فکر میکنن و باز حرفای باطل میزنن، چون ذهنشون باطله.
ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ
این حرفی است (غلط) که (بدون بررسی و تفکر) بر زبان آنها جاری میشود
(بخشی از آیه 30 توبه)
قانون_اول
◽️بارالها، اعتراف میكنم از اينكه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نكردم؛ حداقل روزی ده آيه قرآن را بايد بخوانم.
⚠️ اگر روزی كوتاهی كردم و به هر دليلی نتوانستم اين ده آيه را بخوانم روز بعد بايد حتماً يك جزء كامل بخوانم.
《تاريخ اجراء ۱۳۶۹/۵/۴》
? یکی از جالبترین دست نوشتههای شهید که در آن قوانینی برای زندگی روزمره خود تقنین کرده بود؛ از نکات جالب توجه در زندگی این سید شهید، توجه خاص او به امور_معنوی بود.
?مواردی که شاید به نظر ساده آید اما تقید او و حتی تعیین مجازات در صورت عدم انجام آن نشانگر باور قلبی و یقین این جانباز شهید به اعتقاداتش بوده است.
?سید مجتبی علمدار در سحرگاه ۱۱ دی ماه ۱۳۴۵ در خانوادهای مذهبی و عاشق اهل بیت در شهرستان ساری دیده به جهان گشود و در اوایل دی ماه سال ۱۳۷۵ به دلیل جراحت شیمیایی روانه بیمارستان شد و پس از چند روز هنگام اذان مغرب روز یازدهم دی ماه نماز عشق را با اذان ملکوتیان قامت بست و به یاران شهیدش پیوست.
کاش آدم طوری زندگی کنه که موقع رفتن از این دنیا از کاراش پشیمون نباشه. گناه کمکم جمع میشه و آدم اصلاً متوجه نمیشه. بعد از انشاءاللّه 120 سال یهو میبینه چقدر گناه جمع کرده! هیچ راهی نیست مگر آدم هر لحظه مواظب باشه گناه نکنه. هیچی بهتر از این نیست که حضور خدا رو همهجا حس کنه. باید از خدا خجالت بکشه و گناه نکنه، اگر هم خجالت نمیکشه باید ازش بترسه، چون خدای مهربون به جاش خیلی هم سختگیره. موقع گناه باید گفت:
إِنِّی أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدیدُ الْعِقابِ
من از خدا میترسم. مجازات خدا شدید است
(بخشی از آیه 48 انفال)