در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!!

به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت:
این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند.

شیخ بهائی گفت:
کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است، حیوان کشش اینهمه عظمت را ندارد.

ساعتی بعد عقب ماند،
به میر داماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمیکند، دائم جلو می تازد.

میرداماد گفت:
اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و می خواهد از شوق بال در آورد.

این است “رسم رفاقت…”

ـــــــــــــــ

◽️خدايا اعتراف می‌كنم از اينكه «خدا می‌بيند» را در همه كارهايم دخالت ندادم و برای عزيز كردن خودم كار كردم؛ حداقل در هر هفته بايد دو صبح زيارت عاشورا و صبح جمعه بايد سوره الرحمن را بخوانم.

⚠️ اگر به هر دليلی نتوانستم زيارت عاشورا را بخوانم بايد هفته بعد ۴صبح زيارت عاشورا و يك جزء قرآن بخوانم و اگر صبح جمعه‌ای نتوانستم سوره الرحمن بخوانم بايد قضای آن را در اولين فرصت به اضافه ۲ حزب قرآن بخوانم.
《تاريخ اجراء ۱۳۶۹/۷/۱۳》

آدم ممکنه از دست دیگرون ناراحت بشه، از کاراشون، رفتارشون، از حرفاشون. ولی معمولاً زبون و حرفاش از همه بیشتر بقیه رو ناراحت می‌کنه. از اون مهم‌تر اینه که این حرفو کسی بزنه که اصلاً ازش انتظار نداشته باشیم. اگه یکی از نزدیکات حرف ناروا بزنه نه فقط ناراحت می‌شی بلکه غمگین هم می‌شی.
اما خدا می‌گه از حرف‌های دیگرون غمگین نشو:
وَ لا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ
حرف‌های آن‌ها تو را غمگین نکند
(بخشی از آیه 65 یونس)

فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنْكُثُونَ (زخرف / آیه 50)

? ترجمه:
اما موقعي كه عذاب را از آنها {فرعونیان} بر طرف مي ساختيم پيمان خود را مي شكستند!

پیمان شکنی مستکبران

خداوند برای اتمام حجت بر فرعون و پیروانش عذاب های متعددی را بر آنان وارد کرد. از خون شدن آب نیل گرفته تا هجوم ملخ ها و قورباغه ها. جالب است که فرعون هر بار به سراغ موسی می رفت و به او قول می داد که در ازای برطرف کردن عذاب الهی هدایت را بپذیرد. اما به تصریح قرآن، هر بار ، وقتی عذاب از او برطرف می شد پیمانی را که بسته بود، می شکست. مستکبران خود را بزرگتر از این می بینند که به پیمان هایشان پایبند باشند.

وَ إِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْلَمُونَ (توبه / آیه 6)

? ترجمه:

و اگر یكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بیندیشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا كه آنها گروهى ناآگاهند!

فرصتی برای آشنایی با دین ؛ هدف اسلام از رویارویی و حتی جنگ با مشرکان و کفار ، کشورگشایی و استعمار نیست. بنابراین جنگ تنها رویکرد با آن ها نخواهد بود. در این آیه خداوند دستور می دهد اگر فردی از مشرکان (در حال جنگ با اسلام)، فرصتی خواست تا با اسلام آشنا شود، مسلمانان به او امان بدهند و امنیتش را تأمین کنند تا بتواند آزادانه سخن خدا را بشنود و حتی پس از اتمام کار او را به محلی که در آن امنیت دارد برسانند. خداوند دلیل این برخورد را چنین بیان می کند که آن مشرکان قومی هستند که درباره اسلام آگاهی ندارند. (منشأ دشمنی آن ها هم همین است.) بنابراين اگر درهاى كسب آگاهى به روى آنها باز گردد، اين اميد مى رود كه از بت پرستى كه زائيده جهل و نادانى است خارج شوند، و به راه توحيد و خدا كه مولود علم و دانش است گام بگذارند.